ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
میگویند احمد محمود یا همان احمد اعطا (زادهی (۴ دی ۱۳۱۰ اهواز - درگذشتهی ۱۲ مهر ۱۳۸۱ تهران) در دُکّان نانوایی نزدیک منزلشان در خیابان گشتاسب سرگرم کار بود. "فرز و چابک" هم نان به تنور میزد. جالب این است همانلحظه کتاب نیز میخوانْد، میگذاشت بالای تنور و هر چند ثانیه یا دقیقه، نگاهی به آن میانداخت. خود سالها بعد گفت: اولین کتابی که بالای تنور خواند، رباعیات خیام بود. درین رابطه (ر.ک: کتاب "بیدار دلان در آینه" نوشتهی احمد آقایی، ۱۳۸۳ چاپ اوّل. تهران: بهنگار. صفحهی ۸) اینجا من، کاری به مواضع و مبانی فکری آن مرحوم ندارم، ولی رُمان "مدار ۰ درجه" ازو -که دربارهی انقلاب ایران در اهواز است- در ایران سریال هم شد که البته هیچ قسمتی را ندیدم. مهم درین متنم، اصلِ کتابخواندن است. ازین کار زیبای احمد محمود باید آموخت! خواندن حتی حینِ نانپُختن. شگفت و شگرف نمیآید که صاحب مکتب اسلام حضرت محمد ص معجزهاش را کتاب قرار داد؟! ملتی که کتاب نخوانَد به نظر من بدترین کار را با خود و تباهی جامعهاش میکند. خصوصاً وقتی روی کشوری چون ایران -صاحب عظیمترین تمدن کهن- زندگی میکند. دامنه.