ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
میان حوزهی علمیه و حرم ائمه و اهل بیت ع رابطهی ذاتی نیست، که گوییم الّا و لابُد باید در چنین شهرهایی حوزه تأسیس کرد، عین نجف اشرف، مشهد مقدس و یا سامرّا. اما وقتی حوزه، کنارش حرم هم باشد یک معنویت خاص زایش دارد. طلبه، هم درس میخواند و هم برای تخلیهی بُعد مادیگری -که چنین عارضهای کل بشر را شامل میشود- توسل میجوید و سبکبال میشود. شاید به تعبیر من بشود گفت حرم، یک کلاس درس اخلاقِ دائمبرقرار، حساب میآید که شاگردانش هر زمان بخواهند میتوانند هر نقطهی دلخواه حرم، درین کلاس معنوی و تقرّبجویی به درگه الهی شرکت کنند و خَش و بُرادههای روزمرّگی خود را صیقل زنند. این آسیب هم، ممکن است البته به وجود آید که حرم کنار حوزه، طلبه را خیلی نقلی و اخباریگری بار بیاورد و عقلیشدن را به تعبیر مولوی "چوبین" تخیّل کند. اگر طلبه خود، به تفکر و اندیشه بها بدهد چنین منشی به خود نمیدهد. البته سه نمونه داریم که حوزه قم روزگاری چنان شده بود که علامه طباطبایی، آیت الله مطهری، آیت الله دکتر بهشتی پرورش گیرند که نظیری برای خود تا قرنها ندارند و گمان نکنم حوزهی قم دیگر چنین شکلی به خود بگیرد. بگذرم. حوزهی علمیه اصفهان حرم نداشت، اما هم عقلیون بار آوُرد، هم نقلیون. اگر قم حضرت معصومه س نداشت! تصورش حتی سخت است، چون قم بدون حرم، یعنی شهری پر از شوریِ نمک، باد شرقی کویر لوتْ و در خوشایندترینش باغ انار و سوهان لذیذ و تُردْ. برای شهروندْجماعتِ قم هم، حرم مهمتر است، نه حوزه. چون حوزه در تخصص عامه نیست، ولی حرم مال همه است، هم مُلا و هم مُکلّا. به نظرم حرم، حوزه را تلطیف باید بکند. حوزه آیا خود را با حرم تلطیف میکند، یا نه، من ارزیابی قطعی ندارم. اما اهل دل، در دلِ حوزه بهندرت هنوز هم هستند که تمرین عرفان شرعی میکنند. وفات آن بانوی مکرم اهل بیت ع -که عطرِ قبرش سراسر قم را بیوقفه فراگرفته- فرصتی فراهم آورده برای این پستم. دامنه.