به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. دیشب سری زدم به آوانگارد معرفی کتاب تا مسئلهی نفت و درون آن را کمی مرور کرده و بکاوم آن هم کتابِ «برخوردها در زمانهی برخورد» آقای سیدابراهیم گلستان (=سیدابراهیم تقوی شیرازی) که ۹۹ ساله است و به عمر یک قرن، سنّ یافت. حیفم آمد یک فشرده و چکیدهای ننویسم ازین فراز کتاب؛ یعنی دیدار تیمسار کمال فرماندار نظامی آبادان با آقای گلستان که قصد داشت در اواخر دههی ۳۰، به وقت قضیهی نفت و خلع ید، وی را مجبور کند مرتکب کاری «خلافِ اصول حرفهای روزنامهنگاری» شود. اما گلستان با گریزِ زبَردستانه به ادبیات و حافظ و سعدی که مخزن پند است و هشدار، تیمسار را مبهوت سخن میکند. آنطور که تیمسار سرانجام به گلستان میگوید: «انتظار بود امروز عقل زیادتر باشد، متانت زیادتر باشد... باید ساخت. باید با هم کنار آمد.» منبع

آقای گلستان هم زیرکانه از زیر بار زور و دستور درمیرود، خبر را چاپ نمیکند و راهسپار خانه میشود. به نظر آقای کیانا فرهودی، اینها حرفهای خودِ آقای گلستان بود اما به زبان تیمسار کمال. به نظر بنده هم، چنین روشنفکری، باید هم ماهرانه از زبانِ دستوری سر پیچد؛ «گلستان»ی که در وقت روزنامهنگاریاش با دوربین خبریاش، از محاکمهی دادگاه مرحوم مصدق پیشدستانه فیلم گرفت، از پسِ تیمسار در آبادان باید هم برمیآمد. بگذرم.
کشکولی اینکه: زیر زبانِ دستورِ فارسی، فرمانپذیر باید بود، اما زیر زبانِ دستور زور سیاسی، خیر. آن هم سیدابراهیم گلستان، که حقیقت را همیشه غریب میدانست.
> ۴ اسفند ۱۴۰۰ ← دامنه