به نام خدا
هارون به بهلول گفت:
دوست ترین مردمان در نزد تو کیست؟
گفت: آنکه شکمم را سیر سازد.
گفت: من سیر سازم، پس مرا دوست خواهی شد یا نه؟
گفت: دوستی نسیه نمی شود. (عُبید زاکانی)
عُبید زاکانی
به نام خدا. «مرحوم مرشد هر جا که بود؛ چه در مغازه چلوکبابی، چه در منزل، چه در محافل و بین دوستان و آشنایان، معمولاً برای اینکه بیاناتش روی گیرنده و مخاطب اثر کند، مطالب خود را با تکه کلامهای لطیفی همراه می کرد:
می گفت: روزی تو همیشه می رسد؛ گاهی کم است و گاهی زیاد، ولی روزی حداقل را خدای متعال قطع نمی کند. مثل جوی آب؛ گاهی آب زیاد وتندی در جوی می آید و گاهی هم آب کم می شود، اما قطع نمی شود.« آب باریک بند نمیاد، آب باریک همیشه میاد»!
به نام خدا
شباب عمر عجب با شتاب می گذرد
بدین شتاب خدایا شباب می گذرد
شباب و شاهد و گل مغتنم بود ساقی
شتاب کن که جهان با شتاب می گذرد
به چشم خود گذر عمر خویش می بینم
نشسته ام لب جوئی و آب می گذرد
به روی ماه نیاری حدیث زلف سیاه
که ابر از جلوِ آفتاب می گذرد
خراب گردش آن چشم جاودان مَستم
که دور جام جهان خراب می گذرد
به آب و تاب جوانی چگونه غرّه شدی
که خود جوانی و این آب و تاب می گذرد
به زیر سنگ لحد استخوان پیکر ما
چو گندمی است که از آسیاب می گذرد
کمان چرخ فلک شهریار در کف کیست
که روزگار چو تیر شهاب می گذرد
(غزل 40 مرحوم شهریار)
مرحوم محمد حسین شهریار
به نام خدا
عکس های شیخ وحدت: قسمت 1 : اینجا
و
عکس های شیخ وحدت: قسمت 2 : اینجا
و
عکس های شیخ وحدت: قسمت 3 : اینجا
و
عکس های شیخ وحدت: قسمت 4 : اینجا
و
عکس های شیخ وحدت: قسمت 5 : اینجا
==========
به نام خدا
«در دنیا اگر خودت را مهمان حساب کنی و حق تعالی را میزبان، همه غصّه ها می رود. چون هزار غصّه به دل میزبان است که دل میهمان از یکی از آنها خبر ندارد. هزار غم به دل صاحبخانه است که یکی به دل مهمان راه ندارد. در زندگی خودت را میهمان خدا بدان تا راحت شوی. اگر در میهمانی یک شب بلایی به تو رسید شلوغ نکن و آبـــروی صاحبخـــانه را حفظ کن.» مرحوم محمداسماعیل دولابی.
به نام خدا
عارف قزوینی:
میان اهل دل و اهل ریا همین فرق است
که داغ ماست به دل، داغ او به پیشانی!
عارف قزوینی
به نام خدا. میرچا الیاده (زاده ی 1907 بوداپست مجارستان و متوفّای 1989 شیکاگوی آمریکا) مورّخ ادیان و اُسطوره شناس قرن بیستم معتقد است: «دین یک مبداء اولی است که اگر وجود نداشته باشد، مردم خود را در جهان گم می کنند. این امری هویت بخش است.» (از یادداشت های من در صفحه ی 16 خرداد 1386)
اولین جلد سه گانه «تاریخ اندیشههای دینی» اثر میرچا الیاده با عنوان «از عصر حجر تا اسرار الئوسیس» با ترجمه بهزاد سالکی (منبع گزارش کتاب اینجا)