فراز ایران

نوشته‌های گونه‌گون ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

فراز ایران

نوشته‌های گونه‌گون ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

خرافه‌ها

ده بار صدای الاغ را درمی‌آوردند!
نویسنده: ابراهیم طالبی دارابی دامنه

با یاد و نام خدا. اول به بخشی از خرافات عصر جاهلی می‌پردازم که صاحب «فروغ ابدیت» مفصل به این مباحث وارد شده است. مثلاً به خاطر آب‌نخوردنِ گاو ماده، گاو نر را می‌زدند! مثلاً برای بهبودیافتن شتر بیمار، شتر سالم را داغ می‌کردند! مثلاً هنگام ورود به هر جایی که احتمال بیماری وبا یا دیو می‌رفت، ده بار صدای الاغ را درمی‌آوردند!

ادیان آسمانی شاید به خاطر پرهیزدادن مردم از خرافه، بنیاد طَیره را می‌زدند، زیرا با صُدفه و تطیّر شُوم و بد (=فال‌زدن) مخالف بودند و آن را خرافه و بیراهه توصیف می‌کردند. مثلاً قوم حضرت صالح (ع) وجود آن نبی خدا را عامل «شُوم تطیّر» معرفی می‌کردند و حتی ناقه‌ی وی را -که ناقةُ الله بود- «پی» کردند و کشتند.

ترس از جنّ، خوف از برخی اشیاء، هراس از خیالات و ... از انشعاب‌های طَیره است و به همین علت افراد به فکر حرز و مصونیت جان خود می‌افتند و برای دوری از آن، به انواع طلسم و حرز و جادو و جنبل پناه می‌برند و یا به عنوان تبرّک با خود همراه می‌کنند. البته اعتقاد و ایمان به شکل صحیح آن خدشه‌ناپذیر است. اما مشاهده می‌کنم کسانی را که بر حسب همین بینش غلط، تمام انگشتانِ دو دستشان را انگشتر کرده‌اند؛ آن هم با چه نگین‌هایی؛ درشت، رنگین و خر نال.

اینان گمان می‌رود توهّم دارند و پریشان‌حال‌اند و نیازمند بازدید روان شده باشند. و در واقع چنین افرادی در مرتبه‌ی نخست، دست‌شان به دسیسه علیه‌ی خود آنها دراز است. جورج اوروِل صاحب رمان "قلعه‌ی حیوانات" چه زیبا می‌گفت «در مقابل تقدیر، هیچ اسلحه و یا زرهی دوام ندارد» و من هم می‌گویم در برابر این تیپ طیره و تطیّر، بالاترین پناهگاه، فقط تفکر «لا اله الّا الله» است که هم «قولوا... تُفلحوا» است؛ رستگاری، و هم حِصن است؛ دژ و قلعه‌.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد