فراز ایران

نوشته‌های گونه‌گون ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

فراز ایران

نوشته‌های گونه‌گون ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

یادی از یک مدرّس زبَردست حوزه‌ی قم



«مرحوم مدرس افغانی»



به قلم دامنه: به نام خدا. سلام مرحوم آیت‌الله محمدعلی غزنوی، مشهور به «مدرّس افغان» در ۵ شهریور ۱۳۶۵ در ۸۱ سالگی در قم درگذشت. طلبه‌های قم ایشان را بسیار دوست می‌داشتند. لهجه‌ی زیبایش در تدریس و زبان طنزش در کلام، وی را فردی جذبنده ساخته بود و هنوز هم نوارهای بی‌شمارش طرفدار دارد. کمتر طلبه‌ای است که وی را نشناسد. پیکرش در مقبره‌ی خانوادگی آیت‌الله سیدمحمدصادق روحانی دفن است؛ در آخرِ خیابان چهارمردان، باغ بهشت قم، مقابل گلزار شهدا. عکاسِ دو تصویر قبر و سردرگاه، آقای احمد سمیعی مدیر وبگاه «میراث علمی سلَف».

فقیه عالیقدر مرحوم منتظری

به قلم دامنه: با یاد و نام خدا. یاد جاوید «فقیه متضلّع» و عالم مبارز مرجع بزرگ مرحوم آیت‌الله العظمی حسینعلی منتظری در سالروز ارتحالش به‌خیر. این عکس ایشان (در زیر) مرا به یاد آن لحظه‌ای می‌اندازد که به صورت اتفاقی در همین کوچه و از همین در خانه‌ی‌شان بیرون آمده بودند. با کمال خوشحالی و رغبت به محضرش سلام و احترام دادم و او با کمال تواضع با منِ عابرِ رهگذر، خالصانه و در کمال سادگی احوال‌پرسی کردند. ایشان ازین در وارد کوچه و سپس وارد حسینیه می‌شدند و نهج‌البلاغه تدریس می‌کردند. رحمت ابدی بر او باد، که افکار پویا داشت و تفکر فقهیانه و حقوقمندانه. و با آن‌که در جاهایی با امام خمینی متفاوت می‌اندیشید ولی هرگز مقام والای امام امت را زیر سؤال نمی‌برد و خود را شاگردش می‌دانست، ولی نه شاگردی که اگر حرف برای گفتن داشت، دریغ ورزد و یا از بیان محترمانه‌ی آن بهراسد. درود باد.

 
 
 
پاسخ به یک نقد:
 
سلام و احترام جناب آقای صمدپور
از جناب‌عالی متشکرم که دیدگاه خود را نسبت به متن بنده، درباره‌ی مرحوم منتظری بیان فرمودید. به نظر شما احترام می‌گذارم. دریچه‌ی نگاه شما ارزشمند است و لابد دلیل و علت شما را به این نتایج سوق داده است. اما با این وجود، دریچه‌ی نگاه من به علمای دینی، صرفاّ از زاویه‌ی حکومت و نظام نیست. خودم را انسانی مستقل می‌دانم. من به سلسله‌ی جلیله‌ی روحانیت -خصوصاً به بزرگان حوزه- با وسعت بیشتری نظر می‌افکنم. مثلاً مرحوم آیت‌الله العظمی خویی را هم بسیار احترام می‌کنم و حتی سر قبرش مشتاقانه حضور یافتم، علیرغم آن که می‌دانم نوع نگاه‌ روحانیت حامی نظام -به‌ویژه در دهه‌ی نخست انقلاب- نسبت به آن عالم بزرگ، نگاهی غضب‌آلود و توأم با بی‌احترامی و تند بود. اما من خلاف آن فکر می‌کنم. دلیل هم نمی‌شود اگر عالم دینی‌یی مثلاً به امام خمینی نقد داشت، بگوییم کار آن عالم تمام است. همین الان هم تندروهایی هستند که مرجع بزرگ آیت‌الله العظمی سیستانی را بد قضاوت می‌کنند. بگذرم. من فکر می‌کنم شاخص‌های ارزیابی علمای دینی باید شاخص‌های وسیع‌تر باشد و نه محدود به نظام و به‌همان. از شما بی‌نهایت ممنونم که پوست‌کنده بیان نظر فرمودید جناب صمدپور. مؤید و سلامت باشید.
با احترام: ابراهیم طالبی دارابی / ۲۹ آذر ۱۳۹۹. قم.
 
 
 
متن زیر -که در داخل همین پست جانمایی می‌کنم- نوشته‌ی امروزم در گروه روحانیون بوده که مرا هم از بدو تأسیس دعوت کردند و روزانه آنجا هم مطالب می‌نویسم. این پستِ امروزم برای آنجا بوده که انتشار یافته که اینجا هم درین صحن بازنشرش می‌هم. امید است وقت اعضا گرفته نشود:
 
 
یک نکته مربوط به حوزه
 
باسمه‌ تعالی. با تبریک میمنت‌روز میلاد دُخت بی‌همتای علی بن ابی طالب (ع) حضرت عقیله‌ی بنی هاشم مولا و معلم عظیم‌الشأن عصر عاشورا زینب کبری -سلام الله علیها- و فرخنده‌شب بلند یلدای ایرانیان، این پیروان پارسایان و پاکدامنان؛ نکته‌ای عرض می‌کنم:
 
متأسفانه این‌روزها هم، میان حوزه یک خوره‌ای افتاده که تا مثلاً می‌شنوند فلان مرجع یا عالم دینی یا دانشمند یا منتقدان یک سخنی گفته یا یک حرف بی‌ربط زده، شروع می‌کنند به بدترین هجوم و با بدترین واژگان. این سیره، از سیره‌ی حوزه بعید بلکه ابعد است. گمان نکنم اهل انصاف ازین شیوه‌ی شیوع‌یافته‌ی ناروا بی‌اطلاع باشند. سعه‌ی صدر حوزویان -که مرکز تخصصی پاسخگویی به شبهه‌ها و مسائل اسلام و مسلمانان و حتی مناسبات رفتاری آدمیان است- باید موج بزند و آکنده از خویشتنداری، متانت، حوصله، احتجاج و بردباری باشد. شاگردان امام صادق -علیه‌السلام- بیش از هر خصلتی از آن امام معصوم، باید به روی همگان -خاصه کسانی که دارای شبهه و مسئله هستند- بالی گشوده داشته باشند. و حتی با جاذبه‌هایی مؤثر، به روی منتقدان تبسّم عطوف بزنند و آنان را نرهانند، که آن امام و پیشوای صادق (ع) اُسوه‌ی چنین اخلاق و تفکری بودند. بی‌جهت نبود که آن‌همه شاگرد و دانشمند پرورش دادند. این را فقط جهت مسائل روز گفتم که لابد شاهد هستید اطراف و اکناف چه می‌گذرد. فرق نمی‌کند، از هر دو سوی راست و چپ، افراطی‌گری مهلک، همچنان نوج و جوانه می‌زند و قوت و قدر حوزه را چونان "خوره" می‌خورَد. با احترام اساتید ارجمند و فرهیخته.

سخنان آیت الله محمود امجد

به نام خدا

«به گزارش خبرنگار جماران، آیت الله محمود امجد در مراسم احیاء شب بیست و یکم ماه  مبارک رمضان  با بیان اینکه عمامه علامت دین نیست افزود: چه عمامه به سرها که به دین و جامعه خیانت کردند. عمامه نه اصول دین و نه فروع دین است؛ یک پارچه است و بر سر من گذاشته اند که در راه دین قدم بگذارم و خدمت کنم. مثل آن علمایی باشم که زحمات  فراوانی کشیدند تا اسلام به دست ما برسد. شهید اول و شهید ثانی هرچه داشتند در راه اسلام دادند و ذرّه ای از اسلام استفاده نکردند.


وی ادامه داد: مردم که  عمامه بر سر من می بینند از من تقوا و درستی می خواهند. پس عمامه ملاک نیست. عمامه دلیل نیست که هر سخن بی مبنایی که زده شد، باید پذیرفته شود.افراد بسیار دانشمندی  بوده اند که عمامه نگذاشته اند. مرحوم سید مهدی الهی قمشه ای  در ریاضیات، فقه، فلسفه و همه رشته ها ید طولایی داشت ولی عمامه نداشت.




آیت الله محمود امجد استاد برجستۀ اخلاق


آیت الله امجد در عین حال تأکید کرد که برخی قضایا عقلانی است، از جمله تقلید  که در واقع رجوع عالم (عالم به جهل خود) به عالم است. بدون علم به این که من نمی دانم و او می داند؛ تقلید نداریم. کسی حق ندارد به غیر علم، تبعیت کند. تبعیت از شخص نیست. مرجع تقلید هم در غیر تخصص خود باید به عالم رجوع کند. از علم است؛ به دنبال علم رفتن است. حتی اگر پیامبر خدا (ص) بر اساس بیّنه حکم  دهد مالی  متعلق به بنده است در حالی که خودم علم دارم آن مال متعلق به من نیست؛ مگر می توانم در آن مال تصرف نمایم؟!


این استاد اخلاق  با پرداختن به فرازهایی از وصیت نامه امیرالمؤمنین (ع) گفت: این  قرآن بر سر گرفتن نماد است؛ یعنی باید در سراسر زندگی من قرآن حاکم شود.


 وی افزود: خداوند هدیه ای بهتر از نماز برای بشر نداشت که برای او بفرستد. در تمام قرآن برای نماز اقیموا داریم. حتی یک جا اقراء نداریم. یعنی نماز خواندنی نیست ...عمود است و عمود را باید درست کرد و نگاه داشت...نماز طواف است. در طواف، شما گرد خانه می گردید و در نماز گرد صاحب خانه. نماز اکسیر غم زُداست. اما همانطور که از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به ما رسیده است؛ هدف اصلی نماز تنزیه از کبر است. پاک  شدن از کثافات و نجاسات مَنیت؛ واقعیت این است که ما مستیم و نمی فهمیم. مست غرور، مست علم، مست مقام، مست قدرت...یک الله اکبر نگفته ایم... الله اکبر یعنی فقط خدا بزرگ است...


وی خاطر نشان کرد: یکی از کلمات دعای جوشن کبیر «یا رفیق» است. ما با خدا قهریم... واقعیت این است که هرچه خدا گفت انجام دهید، ندادیم و هر چه گفت انجام دهید، نکردیم. حیف است آدم در این عالم بیاید و بی معرفت برود...

 

ادامه مطلب ...

آیت الله العظمی منتظری

ذربارۀ آیت الله العظمی منتظری

حجت الاسلام مجتبی لطفی رییس دفتر مرحوم آیت الله العظمی حسینعلی منتظری، درباره‌ی رابطه‌ی آیت الله منتظری و حجت الاسلام سید احمد خمینی،این نکات را نوشت:

«رابطه و موضع گیری سید احمد خمینی فرزند امام خمینی و مؤثرترین فرد در تصمیمات وی، با برخی رجال کشور و از جمله آیت الله منتظری دارای فراز و فرودهایی است که شرح آن یک کتاب می‌شود. سید احمد پس از انقلاب و در سال ۵۸ طی نامه‌ای با لحن خاص از آقای منتظری گله می‌کند که چرا مردم شعار امید امت امام برای وی سر می‌دهند؟ چرا او دفتر دارد و چرا خطبه‌های نماز جمعه ایشان از تلویزیون با خلاصه و شرح آن پخش می‌شود؟ اما در سال ۶۱ از رهبری آینده آقای منتظری دفاع می‌کند!



پس از آن و در ادامه، آنچه که از گزارش آیت الله منتظری و برخی از اطرافیان ایشان بر می‌آید سید احمد با این تحلیل که می‌توان پس از درگذشت آیت الله خمینی با کوچ به بیت آیت الله منتظری، منتظری را قالبی دیگر از همان سیاست‌ها و مدیریت گذشته تلقی کرد، به دنبال آنچه که وی تصفیه بیت آقای منتظری از نفوذی‌ها می‌نامید، رفت.



آقای منتظری می‌گوید: «این‌ها با این سرو صداها و جوسازیها می‌خواستند افرادی را در بیت من بگذارند و به وسیله آنها مرا کنترل کنند. این‌ها برای بعد از امام به دنبال “ولایت بر فقیه”بودند نه به دنبال “ولایت فقیه”».



آقای منتظری در برابر این سناریو، با توجه به شخصیت مستقلش چه کرد و چه واکنش‌هایی در پی داشت؟ در این مختصر نمی‌گنجد و انجام آن به برکناری یا استعفا (که نمی‌توان هر دو را تحلیل واقعی کرد) انجامید. آیت الله منتظری بنابر شواهدی که مطرح می‌کند سید احمد خمینی را به عنوان عامل اصلی در ایجاد چهره‌ای منفی از خود نزد آیت الله خمینی می‌داند و معتقد است اگر نامه‌های ایشان به ویژه نامه‌های ماه‌های پایانی‌اش به آقای خمینی می‌رسید رابطه، تا این حد منفی نمی‌شد. پس از پایان قائم مقامی برخی تحلیل‌ها توسط دوستان سید احمد و اعضای بیت امام منتشر شد.





گذشته از آن کتابچه‌ای بدون مجوز رسمی و در تیراژ بسیار بالا و گسترده منتشر و در روزنامه‌ها هم به چاپ رسید و کسی جرأت پاسخ گویی نداشت. آیت الله منتظری رنجنامه را از ظالمانه‌ترین کارها نامید. در این کتابچه سید احمد اخبار، اطلاعات و نامه‌های آیت الله منتظری را مُثله و مطالبی را تحریف شده مطرح می‌کند، یکی ازاطرافیان آقای منتظری را به … متهم می‌کند و آنچه جناح چپ انجام داد یعنی ممانعت از طرح مرجعیت آقای منتظری را پیش بینی می‌کند.



آقای منتظری می‌گوید برخی از نامه‌های امام نمی‌تواند دست خط ایشان باشد و شواهدی هم ذکر می‌کند. پس از درگذشت پدر آقای منتظری در اول خرداد ۶۸ تسلیتی از ناحیه بیت امام صادر نمی‌شود. آقای منتظری در پی عارض شدن بیماری برای امام دو بار درخواست ملاقات با ایشان را می‌کند اما جواب منفی می‌شنود.



پس از درگذشت ایشان پیام تسلیتی صادر می‌کند و با احمد و سعید، دو فرزندش، راهی مرقد ایشان و سپس جماران می‌شوند اما می گویند: احمد آقا خواب است و… آقای منتظری بر می‌گردد قم؛ اما پیغام می‌دهد من حاضرم باز هم به جماران برگردم و به خانواده‌ی ایشان تسلیت بگویم. احمد آقا در پاسخ می‌گوید: «رفقای ما صلاح نمی‌دانند ایشان به بیت امام بیاید.» پس از آن به آیت الله منتظری نوبت می‌دهند که برای امام در مسجد اعظم قم مراسم بگیرد اما این مراسم را که سخنرانش آقای فلسفی بود، به هم می‌زنند… . آیت الله منتظری اما به نقل از افرادی می‌گوید: «احمد خمینی از مسائل گذشته اظهار تأسف می‌کرده و نادرست می‌دانسته است».



این‌ها و بیش از این نگاه آیت الله منتظری به سید احمد را نشان می‌دهد با این حال اما برخورد عاطفی و صمیمانه و مشفقانه و بدون داشتن کوچک‌ترین کینه، آیت الله منتظری با سید احمد آقا و خانواده‌شان، پس از اعلام بستری شدن در بیمارستان و پس از درگذشت وی، در دو پیام به مرحوم آیت الله پسندیده مشاهده می‌شود. پیام‌هایی که هرگز پاسخی هم به آنها داده نشد...


راه دوری نرویم آقای دری نجف آبادی شاگرد آیت الله منتظری بود و چند ماهی رییس دفتر ایشان! وقتی وزیر اطلاعات خاتمی شد بعد از سخنرانی ۱۳ رجب آقای منتظری، استادش را فاقد سلامت کامل در برخورد و نقد و نظر دانست و از نغمه‌های شیطانی و وسوسه‌های نفسانی نام برد و نمایشگاهی بر پا کرد با نام «پیچک انحراف» برای تخریب استادش! اما استاد عاری از کینه، وقتی مادر شاگرد از دنیا رفت برایش پیام تسلیت نوشت! (منبع)

اندیشۀ سیاسی آیت الله العظمی سیستانی

نوشتۀ سید آصف کاظمی: «بررسی رفتار سیاسی آیت‌الله سیستانی (با تأکید بر وحدت و نفی اشغالگری)»

بسم‌الله الرحمن الرحیم

چکیده

دیدگاه و رفتار سیاسی آیت‌الله سیستانی بعد از سقوط صدام، به‌عنوان یک نیروی سیاسی فعال در عراق، بیش‌ازپیش مورد توجه قرار گرفت. یافته‌های بحث نشان می‌دهد که موضع گیری­های مردم سالارانه و رفتار سیاسی آیت الله سیستانی با پشتیبانی و رضایت نسبی تمام اقوام و پیروان مذاهب مختلف در عراق همراه شد. رفتار سیاسی ایشان وی را به الگوی بی‌بدیلی تبدیل ساخت و اشغالگران را وادار نمود تا در انتقال قدرت و تدوین قانون اساسی، پیشنهادهای ایشان را بپذیرند. نگاه ویژه به امنیت و رفاه، مبارزه با فساد، توجه به نقش زن در جامعه، رصد سرنوشت کلان جهان اسلام به‌ویژه مسائل فلسطین، قانون مداری، تقریب گرایی توجه ویژه به وحدت و مخالفت با اشغالگری از نشانه‌های سیاسی هستند که در رفتار آیت‌الله به فراوانی قابل‌مشاهده هستند.

واژگان کلیدی

آیت‌الله سیستانی، وحدت‌گرایی، اشغالگران، مردم‌سالاری، قانون‌گرایی

مقدمه

نگاه و سبک سیاست ورزی مراجع شیعه در حوزه سیاست و ظرفیت‌های متفاوت آن در هر زمان و مکان می‌تواند نشان دهد که چگونه مراجع بزرگ شیعی با الهام از ائمه معصومین بنا به شرایط زمان و مکان و ظرفیت‌های اجتماعی و سیاسی طرحی نو پی‌ریزی کرده و فراتر از قالب‌های شناخته‌شده حرکت کنند. یکی از این مراجع بزرگوار که دیدگاه و رفتارش نسبت به سیاست و امور سیاسی موردبررسی قرار گیرد، آیت‌الله سیستانی است. دیدگاه او برای هر سیاست‌مداری که از غرب و شرق و بلاد اسلامی به عراق وارد می‌شود مهم است، اما او نه قدرت نظامی در اختیار دارد و نه حزب سیاسی و نه سرمایه‌های اقتصادی. آیت‌الله سیستانی به‌عنوان مرجع دینی، در مراحل حساس نقش رهبری بیدار و آینده‌نگر را ایفا کرده است.

جایگاه آیت‌الله سیستانی در جامعه عراق ناشی از سه عامل مشخص است که عبارت‌اند از: جایگاه حوزه علمیه نجف در عراق؛ به رسمیت شناخته شدن اعلمیت فقهی آیت‌الله سیستانی؛ و موضع‌گیری‌های مردم‌سالارانه ایشان درروند تحولات این کشور، مواضع اسلامی و مردم‌سالارانه آیت‌الله سیستانی که با پشتیبانی و رضایت نسبی تمام اقوام و پیروان مذاهب مختلف همراه شد وی را به الگوی بی‌بدیلی برای طرفداران مردم‌سالاری تبدیل ساخت و اشغالگران را وادار کرد تا در انتقال قدرت و تدوین قانون اساسی روند مردم‌سالارانه پیشنهادهای ایشان را بپذیرند. (حاجی یوسفی و عارف نژاد، ۴۳)

پژوهشگران متعددی ضمن بررسی وضعیت جدید عراق، به جایگاه، آیت‌الله سیستانی در تحولات عراق اشاره‌کرده‌اند ولی در بین تحقیقات منتشره چند اثر بـا دقت بیشتری اندیشه‌ها و موضع‌گیری آیت‌الله سیستانی در عـراق را بررسی کرده‌اند... ادامۀ مطلب

ادامه مطلب ...

عمامه، غزل، تندیر جَرده، حصر

عمامه، غزل، تندیر جَرده، حصر

به نام خدا

اُنس با قرآن
مَا أَصَابَ مِنْ مُصِیبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ: هیچ مصیبتی جز به فرمان خدا نرسد. و هر کس به خدا ایمان بیاورد، خدا قلبش را [به حقایق] راهنمایی می کند؛ و خدا به همه چیز داناست(سوره ۶۴: التغابن - جزء ۲۸ - آیۀ 11،  ترجمۀ شیخ حسین انصاریان).

====================


2- عمامه، روحانیت، عبودیت
عمامه نه اصول دین و نه فروع دین است؛
یک پارچه است و بر سر...
از آیة الله محمود امجد، استاد اخلاق
ادامه...اینجا

3- تندیر جَرده
...حالا را نبین؛
که  قدم به قدم کوچه های دارابکلا
هف هش نُه تا
نونوایی داره...

متنی به قلم دامنه
با عنوان «تندیر جَرده»

ادامه...اینجا

4- عقل و تردید
گر عقل پشت حرف دل، امّا نمی‌گذاشت
تردید پا به خلوت دنیا نمی‌گذاشت
...
غزلی تازه از فاضل نظری
ادامه...اینجا

5- همچنان در حصر
شیخ عیسی قاسم رهبر شیعیان بحرین. در حصر خانگی دژخیمان مسلح آل خلیفه. خرداد 1396. عکس از خبرگزاری ابنا
شیخ عیسی قاسم همچنان در
حصرخانگی دژخیمان
زندگینامۀ ایشان:
ادامه...اینجا

6- دارابکلا در تیرماه 1396

ارسالی جناب یک دوست
ادامه...اینجا

7- دارابکلایی ها در روز قدس سورک

ارسالی رنگین کمان
ادامه...اینجا



8- عکس

 
غول پیکرترین هواپیمای جهان. (منبع این عکس: اینجا)